هر که در عاشقی قدم نزده است

بر دل از خون دیده نم نزده است

او چه داند که چیست حالت عشق

که بر او عشق، تیر غم نزده است

خاقانی

 

 

بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل

بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل

این غم، که مراست کوه قافست، نه غم

این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل

رودکی

 

 

هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد

بر من زغمت به تاب و تب می‌گذرد

تو خفته به استراحت و بی تو مرا

تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد

هاتف اصفهانی

 

 

بیهوده مگو که دوش حیران شده ای

سر حلقه ی عاشقان دوران شده ای

از زلزله و عشق خبر کس ندهد

آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای …

شفیعی کدکنی

 

 

ناله اگر که برکشم، خانه خراب می شوی

خانه خراب گشته ام، بس که سکوت کرده ام …

صائب تبریزی

 

مطلب پیشنهادی: شعر عاشقانه کوتاه زیبا

 

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

حافظ

 

 

آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اند

من کافر همه شب با تو به آغوش کشم

خواجوی کرمانی

 

 

غم دل با تو نگویم که نداری غم دل

با کسی حال توان گفت که حالی دارد…!

سعدى

 

 

این سینه پرمشغله از مکتب اوست

و امروز که بیمار شدم از تب اوست

پرهیز کنم ز هرچه فرمود طبیب

جز از می و شکری که آن از لب اوست

مولانا

 

 

تو چه دانی که چه ها کرد فراقت با من؟

داند این آنکه ازین غم بود او را قدری

غم هجران تو ای دوست، چنان کرد مرا

که ببینی نشناسی که منم یا دگری؟

عراقی

 

 

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

سعدی

 

 

من در تو گریزان شدم از فتنه خویش

من آن توام مرا به من باز مده

مولانا

 

 

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی

الا بر آن‌که دارد با دلبری وصالی…

سعدی

 

 

جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت

بر همان عهد که بودیم بر آنیم هنوز…

ادیب نیشابوری

 

 

می رود کز ما جدا گردد ولی

جان و دل با اوست هر جا می رود

رهی معیری

 

 

به چه مشغول کنم دیده و دل راکه مدام

دل تو را می‌طلبد ، دیده تو را می‌جوید…

صائب تبریزی

 

 

با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم

یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز

سنایی

 

 

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را

که کس مرغان وحشی را از این خوش‌تر نمی گیرد

حافظ

 

 

آنکه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت

به همه عالمش از من نتوانند خرید…

سعدی

شعر عاشقانه کلاسیک شهریور 98

خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد

حافظ

 

 

ای روی خوب تو سبب زندگانی‌ام

یک روزه وصل تو طرب جاودانی‌ام

جز با جمال تو نبود شادمانی‌ام

جز با وصال تو نبود کامرانی‌ام

بی‌یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم

محسوب نیست آن نفس از زندگانی‌ام

دردی نهانی‌است مرا از فراق تو

ای شادی تو آفت درد نهانی‌ام

انوری

 

 

شب و روز مونس من غم آن نگار بادا

سر من بر آستان سر کوی یار بادا

دلش ارچه با دل من به وفا یکی نگردد

به رخش تعلق من، نه یکی، هزار بادا

اوحدی مراغه‌ای

 

 

چو به خنده بازیابم اثر دهان تنگش

صدف گهر نماید شکر عقیق رنگش

بکنند رخ به ناخن بگزند لب به دندان

همه ساحران بابل ز دو چشم شوخ و شنگش

خاقانی

 

 

عشق رخ تو بابت هر مختصری نیست

وصل لب تو در خور هر بی خبری نیست

هر چند نگه می‌کنم از روی حقیقت

یک لحظه ترا سوی دل ما نظری نیست

بسیار سمرهاست در آفاق ولیکن

دل‌سوزتر از عشق من و تو سمری نیست

سنایی

 

 

آن دلبر محمل‌نشین چون جای در محمل کند

می‌باید اول عاشق مسکین وداع دل کند

زین منزل اکنون شد روان تا آن بت محمل‌نشین

دیگر کجا آید فرود از محمل و منزل کند

‌هاتف اصفهانی

 

 

ماجرای من و تو، باور باورها نیست

ماجراییست که در حافظه دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم

ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست

تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن

جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست

شب که آرام تر از پلک تو را میبندم

بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!

ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…

محمد علی بهمنی

 

 

دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد

بر یکی سنگین دل نامهربان چون خویشتن

تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی

چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من

رابعه قزداری

با نصب برنامه فال قهوه با گوشی خود فال قهوه بگیرید.کافیست از فنجان قهوه عکس بگیرید تا این برنامه به صورت هوشمند اشکال را شناسایی و فال شما را تعبیر کند.

دانلود مستقیم فال قهوه

برچسب ها: , , , , ,