ای خوشا مستانه سر درپای دلبر داشتن

دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن

نزد شاهین محبت بی پر و بال امدن

پیش باز عشق ائین کبوتر داشتن

سوختن بگداختن چون شمع و بزم افروختن

تنبیاد روی جانان اندر اذر داشتن

اشک را چون لعل پرودن بخوناب جگر

دیده را سودا گر یاقوت احمر داشتن