نفسم شاید دلیل زنده بودنم باشد ولی بی شک تو تنها دلیل همین نفسی

با تو قدم زدن را آنقدر دوست دارم که به جای خانه برای عشقمان جاده خواهم ساخت

یه وقتایی فراموش کردن بعضیا مثل فراموش کردن نفس کشیدنه درست مثل فراموش کردن تو

دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت تو ساده باور کن که من سخت دوستت دارم …

از تو دور بودن پر توقعم کرده حالا دیگر تمام تو را میخواهم تا بشوم ثروتمند ترین فرد روى زمین

قوی ترین مرد جهان اون مردیه که با لبخند به معشوقش میگه غصه نخور ، خودم همه چی رو درست می کنم …

دلم يك بوسه ميخواهد شبيـه داغ لبهايت… بسوزاند تمام تارپودم را ولبريزم كند از تو

تمام دلخوشی هایم تو‌ هستی همانی که به قلبم نشستی همانی که شدی دارو ندارم تو را با جان و قلبم دوست دارم ….

عزیز دلم …. واسه خودت و خودمون  رسیدن میخوام … از اون رسیدن هایی که  هیچی نتونه خرابش کنه …

اقرار یا انکارِ لبهایت چه اهمیتی دارد من با چشمِ خودم بارها ستاره ی چشمک زنِ عشق را در کهکشانِ چشمهایت دیده ام

عزیزِ لحظه های من” دلم شانه های امنتُ را میخواهد چه کنم دل است و کارش عاشقی “عشق ” کاری کرده به هر بهانه ای هوایتُ را کند.

مرد بودن قانون دارد الکی نیست باید محکم باشی باید باتمام توانت تکیه گاه شوی باید درد دل بشنوی آرامش ببخشی باید بغض هایت را بخوری باید سنگین باشی باید پدری کنی