طرفِ ما شب نیست

چخماق‌ها کنارِ فتیله بی‌طاقتند

خشمِ کوچه در مُشتِ توست در لبانِ تو

شعرِ روشن صیقل می‌خورد

من تو را دوست می‌دارم، و شب از ظلمتِ خود وحشت می‌کند