نشود فاش کسی آن چه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
مشاهدهمژده بده مژده بده، یار پسندید مرا سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا جان دل و دیده منم، گریه خندیده منم یار پسندیده من، یار پسندید مرا
مشاهدهدلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود هواگرفته عشق از پی هوس نرود به بوی زلف تو دم میزنم درین شب تار وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود چنان به دام غمت خو گرفت مرغ دلم که یاد باغ بهشتش درین قفس نرود نثار آه سحر میکنم سرشک نیاز که دامن […]
مشاهدهای عشق همه بهانه از توست من خامشم این ترانه از توست آن بانگ بلند صبحگاهی وین زمزمه شبانه از توست من انده خویش را ندانم این گریه بی بهانه از توست ای آتش جان پاکبازان در خرمن من زبانه از توست افسون شده تو را زبان نیست ور هست همه فسانه از توست کشتی […]
مشاهده