منتشر شده در تاریخ : یکشنبه 6 اکتبر, 2019
پس از سال ها دوباره به این خانه قدیمی بازگشته ام. نیازی نیست که در ورودی را باز کنم تا هجوم خاطرات شروع شود. کلید را در قف درب می چرخانم و به حیاط وارد می شوم. زمین پر شده از برگ های زرد درختان و در حالی که پیش می روم و صدای خش […]
مشاهدهمنتشر شده در تاریخ : سهشنبه 1 اکتبر, 2019
هر روز کنار این پنجره به انتظار می نشینم تا عبور کنی و من باز با قدم هایت جان خود را تازه کنم. گویی ثانیه ها به درازا کشیده اند و وقت آمدن تو از همیشه دیرتر به نظر می رسد. کودکی از کنار خیابان می گذرد و صدای خنده هایش به صدای خنده های […]
مشاهده